جستجو
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۱۹ ش
درباره ناراحتی از دوری همسرش، تعریف از باغها و قشنگی درختان نارنگی و پرتقال، گرفتن رژیم غذایی و مناسب نبودن وضعیت معده و یبوست، گذراندن شبها در مهمانی ها و بال و رقص در کافه ها تا صبح، بی خبری از کرمان، و رساندن سلام به سیمین و بچهها؛ همراه با پاکت نامه
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل احوالپرسی از همسرش، فاطمه، و فریده و ابراز دلتنگی برای خانواده، عدم احتیاج به اتومبیل و آمدن با کامیون، تصمیم به رفتن به کهنک، سلام به امان الله، عزت الله، و سیمین، و درخواست ارسال وسایل نامه نگاری
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۸ ش
شامل احوالپرسی از خانواده، ابراز دلتنگی از دوری آنان، گیرکردن در برف و باران، توقف در ابارق و بم و سپس رفتن به وکیل آباد، تصمیم بر تقسیم اراضی وکیل آباد، تصمیم به بازگشت به کرمان و بستن قرارداد آوردن تراکتور به وکیل آباد با امین زاده و سپس بازگشت به ریگان، خوب بودن هوا در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، سالار، خانم همشیره، عزت الله، سیمین، فاطمه، فریده، و غلامحسین، دستور به حسین نصرالله جهت روانه کردن محمود شوفر به ابارق و آوردن خاک پشم و اشیایی که در لیست فرستاده، آمدن باران در بم و نرماشیر، و فرستادن اخبار جدید کرمان؛ همراه با پاکت
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۶ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، ورودش از نگار به راین، عزیمت مجدد به ابارق، بی اطلاعی از حضور خواهرش در شهداد، سلام رساندن به سیمین، عزت الله کلانتری، و دکتر بوذرجمهری، اطلاع به علی شوفر جهت آمدن به راین و حمل تراکتور به ابارق، گرفتن حواله سوخت جهت تراکتور، خرید بیست و یک جوال الاغ و ارسال آن به ابارق توسط میرزامحمدخان یا فرج الله، و اطلاع رسانی در خصوص قیمت پسته رفسنجان
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت
شامل معذرتخواهی از همسرش به خاطر بیشتر ماندن در تهران برای فروش ملک شراکتی با برادرش، شکایت همسرش و توصیه به گوش ندادن به شایعاتی که شنیده، مبرا دانستن خود از هر اتهامی، گذراندن بیشتر وقتش در تهران به تنیس، رفتن به سینما مایاک ایران و البرز، خوردن شام و ناهار در پارس پالاس هتل دربند، و معاشرت با شفازند، منصور، و حمید، وضعیت خوب اتومبیل، سفارش اتومبیل فورد مدل ۱۹۴۱، ملاقات با خانم میرفخرایی و سفارشهای خرید همسرش به او، قول توضیح درباره شایعات و اشخاص شایعه پراکن وقت برگشتن به کرمان، ناراحتی از فوت ناگهانی نصرت الله ضیائی، تسلیت به همسرش سیمین، و درخواست جواب نامه از همسرش
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۷ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، نیامدن خانواده به ابارق، ارسال اتومبیل و مراجعت به ریگان و آوردن خانواده به بم، مراجعت به بم و سپس رفتن به عباس آباد، گلایه در خصوص نامه قبلی آذر در مورد به هم زدن رابطه مادر و فرزند از سوی او و تکذیب چنین امری، داشتن تب و لرز، همینطور مریضی امان الله و بقیه اهالی بم، سفارش تعمیر تلمبه خانه به ثمری، سلام رساندن به سالار مظفر، سیمین، مهین، عزت الله، دکتر بوذرجمهری و ارباب شاپور کیانیان، و تعارف به ارباب شاپور برای آمدن به ریگان
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۴ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترانش فاطمه، و فریده، حرکت از ابارق و آمدن به پای بنه جهت شکار، شکار پانزده عدد کبک، حرکت روز بعد به آبشار راین، تزریق واکسن دیفتری به بچهها، سلام رساندن به حضرت علیه و برادرش، سالار مظفر، سلیمان خان، عزت الله، و سیمین، دستور به نصرالله جهت ارسال روزنامهها، و فرستادن آذوقه به کرمان
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
درباره ماندن یک شبه در ابارق و حرکت با حضرت علیه خانم به وکیل آباد، حضور بی بی مستوفی در آنجا، رفتن خانم به زاهدان، رفتن وی به رحمت آباد نزد برادرش، خوب شدن هوای وکیل آباد، رفتن از آنجا به بم و سپس ابارق، ارسال ماشین به کرمان برای آمدن خانواده به ابارق، خوب بودن وضعیت نرماشیر، سلام رساندن به فاطمه، فریده، و غلامحسین، تهیه کره اسب برای بچهها، سلام رساندن به عزت الله، سیمین، فخری، سالار، نصرت الله، و شاپور کیانیان، درخواست ارسال روزنامهها و مجلهها برای وی، ارسال چند کمپوت از دارابجی، و دستور به باغبانها برای جدیت در کارهایشان
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...